چکیده
مقدمه:
انحصار قدرت به عده کمی در راس سلسله مراتب بیمارستانی باعث گردیده ،احساس ناتوانی در این سازمانها همه گیر شود و پرستاران اغلب احساس می کنند در محیط کارشان ضعیف هستند،و کیفیت مراقبت از بیماران،کاهش پیدا می کند.جهت حل این معضل و توسعه اثر بخشی، ابقا ء و تعهد پرستاران ،بهره گیری از راهکار توانمند سازی ساختاری بسیار تاثیر گذار است.هدف از انجام این پزوهش ،بررسی ارتباط بین درک از توانمندی شغلی با تعهد و اعتماد سازمانی در پرستاران می باشد.
روش :
این پژوهش یک مطالعه توصیفی-مقطعی می باشدکه بر روی
160 نفر از پرستاران شاغل در مراکز آموزشی-درمانی شهداء ، شهیدمدنی ، عسلیان و اعصاب و روان شهر خرم آباد که به روش تصادفی-طبقه ایی انتخاب شده بودند ، انجام گرفت. سه پرسشنامه استاندارد به صورت مقیاس 19 آیتمی "شرایط اثربخشی کار-
II"،مقیاس 18 آیتمی "شاخص مدیریت فشار"و مقیاس 16آیتمی"اعتماد سازمانی" جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شدند.پرسشنامه ها توسط پرستاران خارج از محیط کار تکمیل شدند.داده ها با استفاده از نرم افزار
SPSS و با بکار گیری آزمونهای آماری کای دو،فیشر ، ضریب همبستگی اسپیرمن-براون وآنالیز رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها:
نتایج نشان داد پرستاران درک کمتر از حد متوسطی(0.7

2.38=

) از توانمندی حرفه ایی خود دارند. بیشترین درک آنها از دستیابی به ساختار « فرصت » (0.95

3.11=

)و کمترین درک آنها از دستیابی به ساختار « قدرت رسمی » (0.95

2.43=

)بود .همچنین میزان تعهد سازمانی (0.9

4.5=

) و اعتماد سازمانی (1.11

4.01=

)خود را متوسط گزارش کردند.بیشترین درک آنها از تعهد مستمر (
0.9

4.94=

)و کمترین درک آنها از تعهد عاطفی(1.2

4.26=

) بود.بین هر سه متغیر اصلی پژوهش با
P<0.001 ارتباط مستقیم و معنادار وجود داشت.
نتیجه گیری :
نتایج حاکی از ارتباط مثبت و معنا دار بین درک پرستاران از توانمندی شغلی خود با تعهد و اعتماد سازمانی بود.این یافته ها به مدیران سازمانی تاکید می کند که نقش پر رنگ تری در افزایش اثربخشی کار، تعهد و اعتماد سازمانی پرسنل خود از طریق استفاده از ساختارهای توانمندکننده (فراهم کردن فرصتها،حمایتها،اطلاعات،منابع،قدرت غیر رسمی و قدرت رسمی ) داشته باشند.همچنین جهت درک بهتر فرآیند توانمند سازی تحقیقات بیشتر در این زمینه پیشنهاد می شود.